کلبـــــــــه تنهـــــــــــــــــایی!!!

(درانتهای نگاهت کلبه ای برای خویش خواهم ساخت تا مبادا در لحظات تنهایی ات با خود بگویی از دل برود هر آنکه از دیده برفت.)(هر گونه کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز می باشد.)

من و تنهایی و عشــــــــــــق

 

تنهایی تلفنی‌ست که زنگ می‌زند مُدام...

صدای غریبه‌ای‌ست که سراغِ دیگری را می‌گیرد از من...

یک‌شنبه‌ی سوت‌وکوری‌ست که آسمانِ ابری‌اش ذرّه‌ای آفتاب ندارد...

حرف‌های بی‌ربطی‌ست که سر می‌بَرَد حوصله‌ام را...

تنهایی زل‌زدن از پشتِ شیشه‌ای‌ست که به شب می‌رسد...

فکرکردن به خیابانی‌ست که آدم‌هایش قدم‌زدن را دوست می‌دارند...

آدم‌هایی که به خانه می‌روند و روی تخت می‌خوابند و چشم‌های‌شان را می‌بندند امّا خواب نمی‌‌بینند...

آدم‌هایی که گرمای اتاق را تاب نمی‌آورند و نیمه‌شب از خانه بیرون می‌زنند...

تنهایی دل‌سپردن به کسی‌ست که دوستت نمی‌دارد

کسی که برای تو گُل نمی‌خَرَد هیچ‌وقت...

کسی که برایش مهم نیست روز را از پشتِ شیشه‌های اتاقت می‌بینی هر روز...

تنهایی اضافه‌بودن‌ است در خانه‌ای که تلفن هیچ‌وقت با تو کار ندارد...

خانه‌ای که تو را نمی‌شناسد انگار...

خانه‌ای که برای تو در اتاقِ کوچکی خلاصه شده است...

تنهایی خاطره‌ای‌ست که عذابت می‌دهد هر روز...

خاطره‌ای که هجوم می‌آوَرَد وقتی چشم‌ها را می‌بندی...

تنهایی عقربه‌های ساعتی‌ست‌ که تکان نخورده‌اند وقتی چشم باز می‌کنی...

تنهایی انتظارکشیدنِ توست وقتی تو نیستی...

وقتی تو رفته‌ای از این خانه...

وقتی تلفن زنگ می‌زند امّا غریبه‌ای سراغِ دیگری را می‌گیرد..

وقتی در این شیشه‌ای که به شب می‌رسد خودت را می‌بینی هر شب...




نظرات شما عزیزان:

پـــــیـــــمـــــان
ساعت16:31---8 اسفند 1390


هانیه
ساعت15:40---8 اسفند 1390
هی روزگار

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:تنهایی,عشق وتنهایی,کلبه تنهایی,تنهایی یعنی,تنها, ] [ 12:17 ] [ ایــزدمهــــــــــــــــر ]

[ ]